شهر مهاباد
مهابادی که افسانهها آباد شدنش را حاصل عشق ماهبانو و برزو میدانند؛ زمینش دوبار آب سیاه که شاید همان نفت خام بوده بالا میآورد و در آغوش خود پنهانش میکند تا اندک اثری از دو مهاباد قدیم بر جای بماند؛ اما برزوها و ماهبانوهای حقیقی دستدردست هم باز شهرشان را آباد کردند. برزوها بر زمینش گندم، جو، انار، انجیر، پسته و صیفیجات رویانند و ماهبانوها دارقالی را بر زمینش گستراندند و نقشهای رقصان در ذهنشان را بافتند.
تابستانها کوچ را برگزیدند و رفتند به جاهای خوش آب و هوای استان اصفهان تا گوسفندانی چاق و چله بپروانند و خوشطعمترین محصولات لبنی و بهترین گوشت قرمز را تولید کنند. این آقایان و خانمهای صبور آنقدر به این کار عشق داشتهاند و دارند که توانستهاند هم مهارت تولید «محصولات لبنی» و هم مهارت پرورش «بز مهابادی» که گونههای مختلفی دارد را بهعنوان میراث ناملموس در کشور ثبت کنند.
وقتی تابستان تمام میشود و هوا رو به سردی میرود، این مردمی که خاطراتشان پر است از زیباییهای کوهستان، چشمههای پر آب و مراتع سبز و خنک، با دستانی پر به شهر آبا و اجدادیشان باز میگردند و کلی سوغات خوشمزه برای همشهریانشان که در تابستان مراقب خانه و زندگیشان بودهاند به همراه دارند.
شما هم اگر هوس محصولات خوشمزهی دامی مهاباد را کردید، خواستهتان برآورده میشود. مهابادیها مردمان سخاوتمندی هستند؛ گرمای کویر خونگرمشان کرده و سختی کوچ و کوهستان صبورشان.
شهر اردستان
در حاشیه کویر مرکزی ایران، در فاصله ۳۵۰ کیلومتری جنوب پایتخت، شهر آرام و زیبایی قرار دارد به نام اردستان. شهری آرام اما بسیار قدیمی.
اسم اردستان یادگار دوران باستان است؛ به معنای زمین مقدس یا زمین پوشیده. گاهی آن را ارگدستان هم گفتهاند به معنی جایگاه و کاخ زال دستان پدر رستم.
شهر اردستان فرزند کویراست؛ فرزندی که رگهای حیاتش ماهرانه به دست مردمانی هوشمند در زیر زمین جریان پیدا کرده تا زندگی بخش این خاک گرم باشد. یکی از قناتهای معروف اردستان که در فهرست آثار یونسکو نیز ثبت شده «قنات دوطبقه مون» است. دو جریان آب متفاوت که روی هم قرار گرفتهاند ولی آب آنها از نظر مزه با هم باهم فرق دارد. قنات دیگر معروف در اردستان، قنات ارونه است. قنات ارونه را جزو شاهکارهای تقسیم آب میدانند. آب این قنات همواره جاری است و معروف است که حتی بعد از هفت دوره خشکسالی، آب ارونه خشک نمیشود.
اردستان را میتوان از شهرهای کهن ایران دانست. جایی که هنوز آثار هفت شهر لیلاز، از شهرهای مهم ایران باستان، در آن باقیست. این کهنسالی اردستان آن را به افسانهها و داستانهای قدیمی گره زده و این پیوند در جای جای اردستان مشاهده میشود.
مسجد جامع اردستان، یکی از مکانهاییست که بهخوبی روایتگر تاریخ گذشته اردستان است.
مسجد جامع اردستان ابتدا آتشکدهای ساسانی بوده و مسجد بعدا بر روی بقایای آتشکده بنا شده. این مسجد یادگار دوران سلجوقیان و اولین مسجد دو طبقه و دومین مسجد چهار ایوانی جهان اسلام است. معماری مسجد جامع اردستان متناسب با اقلیم اردستان است به گونهای که در زمستان گرم و در تابستان خنک و دلپذیرست. مذهب و توجه به دین و اهل بیت همیشه در نظر مردم شایسته احترام بوده و وجود مساجد چند طبقه قدیمی گواه خوبی برای این ادعاست.
اردستان این دیار با اصالت ایران، سالها با صدای کهن و آرام خود دعوت کننده علاقهمندان به دیدن تاریخ، فرهنگی و زمین سبز و هوای پاک بوده، اگر چشمهایتان از شهرهای دودگرفته و ساختمانهای بلند خسته شده، اردستان منتظر تسکین نگاههای زیبای شماست.
شهر زواره
زواره شهری است آرام با جاذبههای تاریخی و طبیعت کویری. این شهر در حال حاضر جذابیتهای بسیاری از معماری قدیم را در بافت تاریخی خود دارد. کوچههای پیچدرپیچ و تجمع بناهای تاریخی و خانههای قدیمی در بافت تاریخی شهر آدم را اندر احوالات و خیالات صدها سال پیش میبرد.
کوچههای زواره انگار بی دلیل پر از پیچ و خم هستند و پیچها دائما آدم را غافلگیر میکند. پشت برخی پیچها مغازههای کوچکی پیدا میشود که خرید کردن از آنها مثل خرید کردن از حجرههای صدها سال پیش است. پیرمردی با ترازوی سنگی منتظر است تا برای مشتری نخود و گندم وزن کند.
زوارهایها در همزیستی با طبیعت کویر خلاقیتهای شگفت انگیزی انجام دادهاند؛ برای داشتن سایه بیشتر در تابستانهای داغ کویر کوچهها را پیچدرپیچ و دیوارهایش را بلندتر ساختهاند. سقفها گنبدیاند تا نور آفتاب را بشکند. همه جا به لطف بادگیرهای شهر، نسیم بر خانهها میوزد و در دو طرف شهر باغها و دشتها مثل پوشال کولر برای شهر نسیم خنک میآورند.
زوارهایها بسیار شهرشان را دوست دارند. وقتی از زواره میگویند انگار معشوقشان را با غلو و آب و تاب وصف میکنند. زواره آبادیای است که در میان کویر زندگی میکند و مردم سخت کوش شهر زیر آفتاب کویر هر قطرهی آب را غنیمت میدانند. به مانند آهنگرانشان پیوسته و خستگی ناپذیرند و مثل معلمشان کویر، آرام و بیهیاهو.